اشوزرتشت دانشمند زمان خود و حتی بزرگترین پزشک بوده است
سامان روزبهانی - تقریبا از همان اغاز کار اوستا شناسی و چاپ نخستین ترجمه فرانسوی انکتیل دوپرن به سالمه 1771میلادی و نزدیک به 250سال پیش ؛ خاورشناسان به گمانه زنی در مورد اوستا و ساختار کیش زرتشتی و شخصیت بنیادین یا به عبارتی پیام اور کیش بهی پرداختند و ارا و نگرش خود را در اثاری که از خود به جای گذاشتند منتشر نمودند.
با توجه به شخصیت فردی و دانش اوستا شناسی و موقعیت اجتماعی هر یک از اوستاشناسان و مستشرقان ترجمه ی اوستای هریک از انها گاه دارای تفاوتها و ویژگی هایی با ترجمه های دیگر اوستا شناسان بود.
در خلال سالهای 1771 تا 1950 ترجمه های گوناگون از اوستا به چاپ رسیده و در دسترس پژوهشگران قرار گرفته شد.اما به دلیل مرگ زبان اوستایی در درازنای هزاره ها؛ هیچ یک از اوستاشناسان به ویژه در دوران نخستین اوستا شناسی نتوانستند ترجمه دقیقی به دست دهند و هر یک بنا بر موقعیت و دانش و بینش خود نگاهی خاص به اوستا و اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم به واژه های اوستایی داشتند.
نبود اتفاق نظر در مورد ترجمه واژگان و زبان اوستایی منجر به ارایه ترجمه های گوناگون از اوستا و به ویژه گاتا شده و طبعا هریک از اوستاشناسان برداشتی خاص از مفاهیم اوستایی و گاتایی کرده و با توجه به ترجمه و دانش و بینش خود نگرشهای مختلفی از شخصیت اشوزرتشت در گاتا و سروده های او بیان کردند.
و تقریبا مقارن با اغاز نهضت ترجمه اوستا اختلاف های بنیادین میان بسیاری از اوستا پژوهان به وجود امده که موضوع مورد بحث در این مقاله نیز تا اندازه ای به این اختلاف نظرها و برداشت ها بازمیگردد.
با توجه به ترجمه های گوناگونی که هر یک از این پژوهشگران و اوستاشناسان ارایه دادند برداشت شخصی ان ها در مورد گاتا و اشوزرتشت نیز دگرگونه بود.
بسیاری از دانشمندان روزگار یاد شده پس از گذار اروپای قرن شانزدهم تا هجدهم و رنسانس فرهنگی و کنار زدن کلیسا به عنوان نماینده ی خدا و سرچشمه بخش اعظم مابعد الطبیعه در جهانبینی و اندیشه مردم اروپا نگاهی ماتریالیستی (ماده گرایانه) به وقایع و ادیان و طبعا اوستا و گاتا داشته و بر مفاهیم معنوی و روح شرقی گاتا چشم پوشیدند و ترجمه های ماتریالیسمی از گاتا به دست دادند.
در نقطه مقابل نیز برخی از اوستاشناسان با حضور میان زرتشتیان ایران و هندوستان با روح شرقی اوستایی اشنا شده و این مساله روی دید انها نسبت به گاتا تاثیر گذار بود.
افزون بر مسایل یاد شده شخصیت و ماهیت درونی برخی از خاورشناسان باعث دید ظریف و شرق گونه ای به گاتا گردیده و این مترجمان و اوستا شناسان توانستند ترجمه هایی ظریف تر و دقیق تر و به طبع ژرف تر از گاتا و اوستا به دست دهند.
کما اینکه با گذر زمان نیز اوستاشناسان اندک اندک به ماهیت راستین گاتا نزدیک تر شده و ترجمه های دقیق تر و ظریفتری به ارایه دادندکه این اختلاف دید ابستن بسیاری از اختلاف نظرها در مورد ماهیت پیام و شخصیت اشوزرتشت گردید.
بررسی اصالت پیامبری یا عدم پیامبری یا به عبارتی ادعای مصلح بودن صرف؛ اشوزرتشت را میتوان از ابعاد گوناگون؛چون ابعاد تاریخی؛ابعاد فلسفی و تحلیلی و تطبیقی و ... مورد کنکاش و بررسی قرار داد و ما نیز در این نوشتار میکوشیم تا با اختصار و در حد و حوصله نوشتار به ان ها بپردازیم.
پیش از هر چیز میباید معنای پیامبری و مقام مصلحی مورد بررسی قرار گرفته و مرزهای این دو جایگاه تا حد ممکن روشن گردد.
موبد دکتر اردشیر خورشیدیان در اثر ارزنده خویش(جهان بینی اشوزرتشت) و در مورد موضوع مورد بحث ؛و جایگاه و ویژگی و مقام پیامبر و دانشمند و فیلسوف میفرمایند:
پیامبر به کسانی گویند که از حالات اجتماعی و ستم و بیداد و نارسایی های زمانه خود به ستوه امده و برای اندیشیدن و پیدا کردن راه حل برای مدت درازی (معمولا ده سال) به خلوت کامل(معمولا کوهی در محل سکونت خودشان) پناه برده اند و به روش کشف و شهود عاشق و شیفته ی معبود خود(خدا) گردیده و با خدای خود به روشی ارتباط برقرار نموده و با کتابی مکتوب و دستوراتی خدایی(اهورایی یا الهی یا یهوه ای یا ...) به میان مردم بازگشته و ....
ایشان در ادامه و در بررسی مقام دانشمند اورده اند: دانشمند کسی است که به هدف رسیدن به (کشف یا اختراع) نو؛پژوهش و بررسی و استدلال مینماید.بنابر این برای رسیدن به این هدف بایست نخست بر تمام یا بخش بزرگی از دانش خود در رابطه با ان پژوهش اگاهی داشته باشد و عمر خود را صرف خدمت به ان علم نموده باشد و ...دانش پایه تحقیق دانشمندان به دانش زمان خودشان بستگی دارد و نسبی است؛این است که بسیاری از باورهای ان ها امروز کهنه و از دور خارج گردیده اند.
و در تشریح مقام فیلسوف اورده اند: فیلسوف دانشمندی است که بر اساس اگاهی که از دانش زمان خود دارد و باورهایی که به انها پایبند است تلاش میکند بخش معنوی (توجه!!!) زندگی بشر را مورد بررسی قرار داده دلایل انچه که در طبیعت اتفاق میافتد را مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار دهد و بشناسد و راهبرد برطرف کردن انها را یافته و راهی را که انسان با روش منطقی بتواند به ارمان شهر برساند را بیابد....
فیلسوف و دانشمند تنها به تشریح و حدس های منطقی و استدلال های علمی تکیه میکنند و در سنجش ها؛بحث میکنند و دلیل و برهان ها را به بحث میگذارند. ووو....اغلب نظریه های فیلسوف ها و دانشمندان با گذشت زمان کهنه و با گذشت زمان از دور خارج میگردند(مانند نظریه فیلسوف شهیر ارسطو در مورد تخت بودن زمین و...)
«حداکثر دانش دانشمند و فیلسوف در جهان؛تمام دانش هایی است که در ان مورد در زمان زندگی او وجود داشته و هیچ دانشمند یا فیلسوفی نمیتواند از دانش بعد از خود اگاهی داشته باشد.ولی پیام اور ما (اشوزرتشت اسپنتمان) به حقایقی رسیده و چهار هزار سال پیش در گات ها به بشریت پیشکش کرده است که تازه چند سالی است که بشر به حقیقت بودن انها پی برده است.»
بنابراین درست است که تاریخ نشان میدهد که اشوزرتشت دانشمند زمان خود و حتی بزرگترین پزشک بوده و در محضر (برزین حکیم) درس خوانده است ولی کتاب گات ها و بخش های مختلف اوستا و روش زندگی اشوزرتشت و پیروان او و... نشان میدهد که زندگی اشوزرتشت به شکل پیامبران بوده است....در حالیکه دانش زمان اشوزرتشت (که گذر از زندگی بیابان گردی به کشاورزی بوده است) اینقدر نبوده که این پیام اور راستین ایرانی بتواند تنها با پژوهش و بررسی به این همه حقایق راستین برسد بطوریکه امروز نیز تمام گات ها به طور صد در صد مورد پذیرش و قبول همه دانایان راستی جویان زرتشتی(و غیر زرتشتی) است(و براستی هیچ یک از مفاهیم و درون مایه های گاتایی کهنه نگردیده و نخواهد گردید)
اما با توجه به درون مایه برخی از بخش های اوستا و پاره ای از نامه های پهلوی و متون زرتشتی و بخش هایی از گاتا برخی داو ان دارند که اشوزرتشت ؛صرفا مصلحی اجتماعی بوده و در دیانت پیش از خود(دین اریایی کهن-دیویسنا) تغییرات و اصلاحاتی به وجود اورده است که بنیان دین مزدیسنی (مزداپرستی) بر ان است.
بیشتر کسانی که این ادعا را مطرح کرده معمولا تمایلات ماده گرایانه داشته و وجود هیچ پیامبری را نمیپذیرند و برخی از انها حتی منکر وجود خدا هستند و همچنین بسیاری از مخالفان و نارویان مزدا پرستی که از این رهگذر اهداف خود را دنبال مینمایند.
زنده یاد موبدان موبد رستم شهزادی در اثر ماندگار خود «جهان بینی زرتشتی» و در این رابطه میفرمایند:
پیامبران؛به طور کلی برای فراهم ساختن منش و ارمان یا ایدولوژی دین خود به سه کار عمده دست میزدند:
نخست:انچه از عقاید و سنت ها و روش های موجود در میان مردمانشان نیک و پسندیده و سودمند بود؛ابقا کرده و امضاء (جاری) مینمودند.
دوم:انچه بد و زشت و زیانبار بود نهی کرده و مردم را از ان باز میداشتند.
سوم:خود انان نیز بنا بر امر پروردگار دستور و تعالیم خوب و سودمندی را برای پیشبرد جامعه به سوی خوشبختی به بشر می اموختند.
اشو زرتشت نیز در این رهگذر بسیاری از رسوم کهن را ابقا نموده و جاری ساختند؛چون:
1:برگزاری جشن های ملی ایرانیان
2:خیرات و داد و دهش
3:جشن بلوغ جوانان
4:درب مهر یا اتشکده
5:قوانین کشوری و لشکری.
سپس انچه را که بد و نادرست بود اصلاح کرده و یا نهی فرمودند؛چون:
1:بازداشتن از شرک
2:بازداشتن از نوشیدن نوشابه های سکر اور
3:بازداشتن از قربانی حیوانات
4:بازداشتن از گرایش مردم به افسون و جادو و دیو و پری پرستی
5:بازداشتن از پیروی از موهومات و خرافات
سوم: دستورات و تعالیم تازه و ویژه دین زرتشتی و اموزه های فراگیر ؛چون:
1:هستی و یکتایی اهورامزدا
2:رسالت و پیامبری خویشتن(اشوزرتشت)
3:پیروی از راه اشا؛یعنی راستی و پاکی که تنها راه رستگاری ادمیان است
4:پیروی از عقل و خرد و بینش در طی زندگی
5:خویشتن داری با تسلط بر نفس و پیکار با بدی
6:فروتنی و عشق پاک
7:رسیدن به کمال مادی و معنوی در اثر سعی و کوشش در این جهان
8:بقا هستی و جاودانگی روان
9:پاداش کارهای نیک و پادافره کردار زشت؛بهشت و دوزخ
10:رستاخیز
و....
با توجه به انچه که در بالا یاد شد اشوزرتشت نیز به عنوان یک پیام اور راستین و درست مانند دیگر پیامبران اقداماتی را انجام داده و اصلاحاتی را به اجرا گذاشته اند.
ادامه دارد.
|
آموزگار دینی نوشته شده توسط مهمان فعال 2012-07-09 10:11:41 موبددکتر اردشیرخورشیدیان درهمایش آموزگاران دینی شیزار گفت : امکان ندارد که اشوزرتشت جز از راه همپرسگی با اهورامزدا که خود در گاتاهامیگوید ، از راه دیگری به اینهمه حقایق که در گاتاه آمده است ، رسیده باشد هنوز هم بسیاری از دانشمندان دنیا نفهمیده اند که به راستی، « راستی » تنها راه نجات بشر است و راه راستی کشف کردنی است نه اختراع کردنی. راستی آن حقایقی است که در طبیعت وجود دارد و ازسوی خداوند آفریده و قانون گذای شده است. که اشوزرتشت اورا اشا نامید و حهان شمول، همواره یکسان وغیرقابل تغییراست وقوانین حاکم برآن بی نهایت دقیق است که با ریاضیات می توان انرا محاسبه کرد و درزندگی بکار گرفت. و راه راستی ای، ستودنی که به نیکی انجامد. یعنی هم به نفع فرد و هم به سودجامعه باشد وحقوق انسانی هیچیک از انسان ها را زیر پا نگذارد. پس اندیشه وگفتار وکردارنیک ستودنی است نه هر اندیشه ای که ماخودمان بسته به منافع وسلیقه خودمان آنها را تعریف و استاندارد کرده ایم و فکر می کنیم که نیک است. اینست پیام زرتشت . بنابراین لازم نیست که مردم گیتی زرتشتی شوند. بلکه مهم اینست که از هردین ومذهبی وعقیده ای که هستند: راستی و نیکی را به شناسند و سرلوحه اندیشه و گفتار وکردار خود در زندگی خود قرار دهند. و فرقه ای و حزبی اندیشه وکار نکنند.
| کیامرز.افشاری kiamarz.afsha نوشته شده توسط مهمان فعال 2012-07-08 13:12:58 بیاری اهورامزدا. باآرزوی توفیق هرچه بیشتربرای پژوهشگزسامان روزبهی مقاله ای است بسیارارزنده .امیدبراینکه روز به روزبرتعدادعاشقان راه انسانی وجویندگان راه خوشبختی وسعادت بشری افزوده گرددتاازتاریکی ورنجهای بشری کاسته وصلح وآرامش درجهان پایدارگردد. ایدون باد. |
ارائه نظرات مختص اعضاي سايت ميباشد. لطفا ثبت نام كرده و لاگين كنيد. |