آتش اي برترين آفريده ی سزاوار ستايش اهورامزدا
مهربان پولادي - پیوسته افروخته باش در این خانه! فروزان باش در این خانه ! تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه.
آتش از ديرباز نزد ايرانيان نماينده پاكي، روشنايی و گرمی دل ها بوده است و خوشبختانه پس از سده ها پيكار آرام و خاموش براي پايداشت آيين زيباي ايراني، سده را هنوز در اين سرزمين اهورايی اشو زرتشت و هوشنگ شاه جشن می گيرند،
وچه خردمندانه گفت اشوزرتشت که در نبرد با تاریکی تیغ نمی کشم آتش می افروزم و روشنایی می آورم.
فردوسی در شاهنامه روایت پیدایی سده را مرتبط با پیدایش آتش دانسته و چنین آورده است: هوشنگ، پادشاه پیشدادی روزی در دامنه کوه ماری «سیه رنگ و تیره تن و تیزتاز» دید، سنگی برگرفت و به سوی مار انداخت، مار فرار کرد و آن سنگ بر سنگ کوه خورد، جرقهای زد و آتش پدیدار شد.
ابوریحان نیز مینویسد: «... و جمعی برآنند که این روز، عید هوشنگ پیشدادی است که تاج عالم را به دست آورد... و دستهای هم گفتهاند در این روز جهنم از زمستان به دنیا بیرون میآید. از این رو آتش میافروزند تا شر آن برطرف گردد.»

جشن سده پير رهگذر تفت سال ۸۶ - فرتور از فرشيد ظهرابيان
سرزمين اهورايي ما گهواره تمدن جهان ،سرزميني كه بنيانگذار نيكي و جوانمردي و راستي در جهان است.سرزميني كه آتش را كشف و انسان غارنشين را به شهر نشيني و تمدن رسانيد.سرزميني كه براي نخستين بار قانون را به وجود آورد و در چهار چوب قانون حركت كرد.سرزميني كه به زن بها داد و زن را تا جايگاه وكيل مدافع و قاضي پادشاهي رساند.اين سرزمين گهربار ايران است. سرزميني است كه در آن اشوزرتشت پیام آور خرد و دانایی آتش را نيايش سو قرار داد تا پيروانش بدانند كه آتش درونشان شعله ور شود و آتشي كه هرگز نميرد در درونشان به وجود آيد.اين سرزمين هوشنگ است كه آتش را كشف كرد و اين فروغ روشنايي را به جهانيان شادباش کرد.
باز همه جمع شدهاند، كوچك و بزرگ، پير و جوان. درجایگاه مخصوص هيمههاي بزرگي از هيزم، خار و خاشاك بر روي هم انباشته شدهاند. در افق،آنجا كه آبي آسمان با سبزي دشت به وصال هم ميرسند، خورشيد با جامه ارغوانياش در حال وداع است. به تدريج جمعيت بيشتر و بيشتر ميشود. موبدان با ردايي بلند، لاله به دست پيش ميآيند و بخشي از اوستا را كه معمولاً آتش نيايش است، ميسرايند.
باشد که در این جشن شادی آفرین که جان و خرد هر ایرانی را از گرمای آتش به هم نزدیک می کند، دلهامان را از کینه و خشم کور پاک کنیم و درخت گرمابخش دوستی و صفا را در دلها بنشانیم و در پرتو این فروغ گرمابخش از واگرایی درآییم و به همگرایی برسیم.
ایدون باد
|
علی ، بهناز و سمیه نما نوشته شده توسط مهمان فعال 2009-01-30 13:20:41 آقای مهندس سلام زرتشتیها که خوش قول بودند و با شمااز دو ماه پیش جهت پرسش وگفتگو برای دانشجویان باستان شناسی و میراث هماهنگی انجام دادیم و طبق گفته شما مجوز هم گرفتیم ولی نه دفتر شما پاسخ میدهد نه مبایلتان دوست داران این خطه و میراث ماندگار منتظر شما هستند همازور بیم همازور هما اشو بیم. | نوشته شده توسط مهمان فعال 2009-01-29 01:38:17 درود بر آقای پولادی با نوشته زیبا و خرد برانگیزشان که دوستان را وادار به همازوری می کند پاینده باشید جشنتان نورانی و دل تان سده ای | سايت ..... نوشته شده توسط مهمان فعال 2009-01-29 00:09:32 ناراحت نشيد اين سايت برساد كه به بيراهه مي روداميدارم زود متوجه اشتباه خودبشهو آلت دست قرار نگيرد | يك همكيش از تهران نوشته شده توسط مهمان فعال 2009-01-28 20:49:06 در يكي از سايتهاي خبري زرتشتي به آقاي دكتر خسروياني رئيس انجمن زرتشتيان تهران مستقيما توهين شده ست و با طنزي با نوشته هاي ديابت و كفش و ... ايشان را به سخره گرفتند. واقعا متاسف شدم اميدوارم همه سايتهاي خبري احترام افراد را در جايگاه خود به عنوان نمايندگان جامعه حفظ كنند و اگر خودشان از نقد گريزانند ديگران را شايسته به سخره گرفتن ندانند. از موبديار پولادي هم به خاطر مطلبشان سپاسگذاري ميكنم. با تشكر فراوان از همازور | علی نوشته شده توسط مهمان فعال 2009-01-28 14:16:52 جشن سده جشن پيدايش آتش است. سد روز از پاياين تابستان گذشته و يا سد شب و روز به نوروز مانده است و كهن بودن آن به پايه جشنهاي نوروز و مهرگان ميرسد. از نظر نجومي (طبيعي) نياكان ما در روزگاران بسيار كهن، سال را به دو پاره (فصل) بخش ميكردند.تابستان كه هفت ماه به درازا ميكشيد، در نخستين روز فروردين ماه آغاز و آخرين روز مهر ماه پايان مييافت. زمستان از آغاز آبان ماه شروع ميشد و تا پايان اسفندبه طول ميانجاميد.جشن سده، سومين روز از آغاز زمستان و يا سد روز و شب (پنجاه روز و پنجاه شب) به اول تابستان بود. از نظر تاريخي نسبت اين جشن به هوشنگ شاه داده شده است. در شاهنامه آمده است كه روزي هوشنگ شاه با همراهانش در كوهي ميرفتند ناگهان چيزي دراز، تيره تن، و سياه رنگ ديد كه ماري بود و هوشنگ باهوش و هنگ، سنگي گرفت و سوي مار پرتاب كرد كه آن را به كشد. سنگ به سنگ ديگري برخورد كرد و چون هر دو سنگ چخماق بودند، فروغ (جرقهاي) پديدار شد، به بوته گرفت و مار فار كرد. از اين رويداد هوشنگ شاه شادمان شد و خداوند را نيايش كرد كه راز آتش را به او آشكار كرده است. شادمان و پيروز، هوشنگ شاه آتش را از همان هنگام قبله قرار داد، آن روز را جشن اعلام كرد و اين سنت تا امروز برجاست، به گفته فردوسي: برآمد به سنگ گران سنگ خرد هم آن و هم اين سنگ گرديد خرد فروغي پديد آمد از هر دو سنگ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ جهاندار پيش جهان آفرين نيايش همي كرد و خواند آفرين كه او را فروغي چنين هديه داد همين آتش آنگاه قبيله نهاد يكي جشن كرد آنشب و باده خورد "سده" نام آن جشن فرخنده كرد از نظر ديني: اين جشن به ياد آورنده اهميت نور، آتش و انرژي است. نوري كه از خداوند جداست و از خدواند جدا هم نيست. قبله اي كه در همه جا هست، دروني دل و جان همه نشانههايي از فروغ اهورامزدا هستند، بهشت د راوستا به نام روشنايي بيپايان خوانده شده است. بادرودبه نگاهبانان فرهنگ اصیل ایران زمین. ---------------------------------------- سده جشنی است خرم وفیروز. پنجاه وپنج روزتانوروز. روز پنجم چو آید زبهمن. آتش جشن می شود روشن. درودبه روشن کنان آتش جشن سده این یادگارنیاکان پاک.
| دانشجویان شوشتر نوشته شده توسط مهمان فعال 2009-01-28 11:23:28 آقای ارغوانی امکانش هست آدرس ایمیلی از آقای پولادی روی سایت بگذارید ما در اهواز دربدر دنبال ایشان می گردیم تا جوابگوی سوالاتمان باشند.خواهش میکنم مارا یاری کنید. | شفیعی زاده از دزفول نوشته شده توسط مهمان فعال 2009-01-28 01:15:07 آقای پولادی ودوستان زرتشتی لطفا روی ملی بودن این جشن بیشتر تاکید کنیدهمه ایرانیان در این شادی شریکند | شهاب پور نوشته شده توسط مهمان فعال 2009-01-28 01:11:15 بسیار زیبا بود سده بر شمااندیشمند گرامی و همه ایرانیان خجسته |
ارائه نظرات مختص اعضاي سايت ميباشد. لطفا ثبت نام كرده و لاگين كنيد. |